دل کنده ام.به همین سادگی.دل کنده ام و دیگر دل کندن برایم مِن بعد چیز کاملا عادی است.دل کنده ام و زنده مانده ام.دل کنده ام و هنوز نفس دارم.دل کنده ام و هنوز دارم به زندگی ادامه می دهم.دل کنده ام از آدم ها و از آن آدم به خصوص.دیگر شب ها که سر روی بالشت میگذارم غم و غصه کسی مرا درگیر نمیکند.دیگر وقی میرسم خانه به کسی تکست من رسیدم خونه عزیزم نمیدهم و کسی برای من پیغام خسته نباشی خانم سِند نمی کند.دیگر وقت بیرون رفتن به کسی زنگ نمیزنم.دیگر کسی برای من پیغامی با خطاب اسمم سند نمیکند.

راستش با کسی جدید وارد رابطه شده ام که کاملا متفاوت با نفر قبلی ام است درست نقطه مقابل آدمی که قبلا در زندگی داشتم.دیگر خیلی چیزها برای من در این رابطه بی اهمیت شده.دیگر برایم مهم نیست که آدم فعلی رابطه ام چکار میکند یا چکار نمیکند.

وقتی استوری دوستم را که کام در آن جشن تولد حضور داشت را دیدم دیگر دلم نلرزید دیگر اشکم سرازیر نشد دیگر دلم نگرفت.با خودم فکر کردم که وقت کردم انقدر بی حس بشم کی وقت کردم انقدر خالی از احساس بشم نسبت به آدمی که اسمش قسم راست من بود و از دهنم نمی افتاد؟خودمم نمیدانم.

جناب فان فعلا آدم این رابطه ی فعلی است!

کنده ,رابطه ,نمیکند ,کردم انقدر منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

تولید کننده انواع سورتر پسته و سورتر دانه های کشاورزی پتروسا لوازم خانگی سیماران دنیای تکنولوژی دانلود فیلم‌ و ‌سریال هندی | موتور ساعت | ساعت دیواری | عقربه | موتور ساعت | شیمی پیام نور خدمات طراحی نیسا